آموزش مدیریت اضطراب به کودکان زیر پنج سال: ۹ روش کاربردی
-
Array
-
1404/03/20
-
1 دقیقه
اضطراب در کودکان خردسال یکی از چالشبرانگیزترین تجربهها برای والدین و خود کودک است. مدیریت اضطراب در کودکان نهتنها به کاهش ترسهای کودک (مانند اضطراب جدایی، ترس از تاریکی یا قرارگیری در موقعیتهای جدید) کمک میکند، بلکه مهارتهای عاطفی پایه را برای مقابله با چالشهای آینده تقویت مینماید. کودکان زیر پنج سال، بهویژه در این زمینه آسیبپذیر هستند، چرا که این دوره، مرحلهای حیاتی در رشد هیجانی و یادگیری تنظیم احساسات محسوب میشود.
والدین اغلب در مواجهه با اضطراب کودک خود احساس ناتوانی میکنند، اما پژوهشها نشان میدهند که همراهی آگاهانه و آموزش راهکارهای مدیریت اضطراب میتواند تغییردهنده باشد. شما بهعنوان پدر یا مادر، نهتنها میتوانید منبع امنیت و آرامش کودکتان باشید، بلکه با ابزارهای ساده و کاربردی، به او میآموزید چگونه با ترسهایش روبهرو شود. این مهارتها، پایهای اساسی برای سلامت روان کودک در بلندمدت خواهند بود.
درک اضطراب در کودکان زیر پنج سال
قبل از اینکه به آموزش مدیریت اضطراب بپردازیم، مهم است که بدانیم اضطراب در کودکان زیر پنج سال چگونه ظاهر میشود. در حالی که بزرگترها اضطراب را از طریق نگرانیهای شناختی و علائم جسمی مانند افزایش ضربان قلب تجربه میکنند، کودکان اغلب اضطراب را به شکلی متفاوت نشان میدهند. ترسهای آنها ممکن است به صورت زیر ظاهر شوند:
- گریه کردن یا چسبیدن به والدین: هنگامی که کودک از والدین خود جدا می شود یا با محیطی جدید روبهرو میشوند، ممکن است گریه کند، به والدین خود بچسبد یا از خود بیقراری نشان دهد.
- اختلالات خواب: اضطراب میتواند منجر به مشکل در به خواب رفتن یا بی خوابی شود. کابوسها، بیدار شدنهای مکرر یا ترس از تاریکی از مشکلات رایج هستند.
- شکایات جسمی: ممکن است کودک اضطراب خود را از طریق علائم جسمی مانند دلدرد، سردرد یا احساس تهوع بیان کند.
- رفتارهای اجتنابی: ممکن است کودک از مشارکت در تجربیات جدید خودداری کند یا از مکانها، افراد یا موقعیتهای خاصی اجتناب کند.
- بازگشت به عقب: برای مثال کودکی که قبلاً به طور مستقل از دستشویی استفاده میکرد، ممکن است ناگهان شبها در رختخواب شلوار خود را خیس کند یا پس از اینکه از شیشه شیر یا پستانک گرفته شد، دوباره از پستانک استفاده کند. این برگشت به عقب معمولاً به عنوان یک مکانیزم مقابلهای برای استرس است.
کودکان زیر پنج سال در حال توسعه مهارتهای تنظیم عاطفی و مقابلهای خود هستند. در این دوره، مغز آنها هنوز در حال یادگیری نحوه تفسیر و واکنش به تجربیات عاطفی است. اگرچه اضطراب جزء طبیعی فرآیند رشد دوران کودکی است، اضطراب بیش از حد یا مداوم میتواند بر عملکرد روزانه تأثیر بگذارد و ممکن است نیاز به مداخله داشته باشد. درک دلایل اضطراب کودک شما اولین قدم برای کمک به مدیریت مؤثر این احساسات است. مقاله اضطراب در کودکان از تولد تا سنین پیش از دبستان مطالعه شود.
روشهای آموزش مدیریت اضطراب به کودکان
به عنوان والدین، شما منبع اصلی آرامش و امنیت کودک خود هستید. در اینجا برخی ازراه کارهای مبتنی بر شواهد برای کمک به درک و مدیریت اضطراب کودک آورده شده است:
۱. تأیید احساسات آنها
یکی از قدرتمندترین روشهای آموزش مدیریت اضطراب این است که احساسات کودک خود را تأیید کنید. راحت است که ترسهای آنها را نادیده بگیرید یا کم اهمیت بشمارید، به ویژه اگر احساس کنید که ترسهای کودک تان غیرمنطقی هستند (مثل ترس از عروسک). گفتن جملاتی مانند “باشه، نگران نباش” یا “چیز مهمی نیست” ممکن است احساسات آنها را بیارزش کند و باعث شود احساس کنند که درک نمیشوند.
در عوض، سعی کنید بگویید: “میبینم که تو ترسیدهای. گاهی اوقات طبیعی است که ترس داشته باشی.” این کمک میکند تا کودک شما درک کند که احساس اضطراب طبیعی است و احساسات او معتبر است.
۲. ایجاد روتین قابل پیشبینی
کودکان خردسال به روتین علاقه دارند زیرا این امر به آنها احساس امنیت میدهد. داشتن روتینهای روزانهی منظم به کودکان کمک میکند تا بدانند چه چیزی در انتظار آنها است و نسبت به اتفاقات احساس کنترل داشته باشند. یک روتین قابل پیشبینی باعث کاهش عوامل پیش بینی ناپذیر در محیط می شود و این امر میتواند به مدیریت اضطراب کودک منجر شود. روتینها به ویژه در هنگام شب و هنگام خواب مهم هستند، زیرا روتینهایی مانند خواندن کتاب یا داشتن یک برنامه آرامشبخش مانند موسیقی ملایم یا کم کردن نور محیط میتواند به کودک علامت بدهد که زمان آرام شدن است.
۳. آموزش تکنیکهای تنفس
کودکان زیر پنج سال ممکن است توضیحات پیچیده در مورد مدیریت اضطراب را درک نکنند، اما میتوانید به آنها راه کارهای سادهای برای آرام کردن خود آموزش دهید. تنفس عمیق ابزاری عالی برای آرام کردن سیستم عصبی است. میتوانید تکنیک تنفس عمیق را به روشی سرگرمکننده به کودک خود آموزش دهید، مانند:
- وانمود کنید که یک بادکنک بزرگ را پر میکنید: از کودک خود بخواهید که نفس عمیقی بکشد و به آرامی نفس خود را بیرون دهد، مانند اینکه در حال باد کردن بادکنک هستند.
- تمرین “بوییدن گل، خاموش کردن شمع”: به کودک خود بگویید که وانمود کند در حال بوییدن گل است و سپس با دهان خود به آرامی نفس را بیرون دهد، مثل اینکه در حال خاموش کردن شمع هستند.
- بازی کنید! هر چه بیشتر این روشها را به بازی تبدیل کنید، کودک شما بیشتر تمایل به پذیرش روشهای آرامسازی خواهد داشت.
۴. تشویق به بازی و کاوش
بازی یک راه طبیعی برای کودکان است تا احساسات خود را بیان کنند. بازیهای وانمودی، جایی که کودک شما نقشهای مختلفی را به عهده میگیرد (مثلاً پزشک، معلم یا …) و صحنهای خلق میکنند، میتواند به آنها کمک کند تا احساسات خود مانند اضطراب را در یک محیط امن و تخیلی پردازش کنند. بازیهای وانمودی به کودکان این امکان را میدهند تا اضطراب خود را از زوایای مختلف بررسی کنند، به شکلی که کمتر حس تهدیدآمیزی از شرایط داشته باشد.
بازیهای مختلف را تشویق کنید، از جمله بازیهای بیرون از خانه، بازیهای هنری، موسیقی و بازیهای تخیلی. وقتی کودکان در بازی احساس اعتماد به نفس و امنیت میکنند، احتمالاً در مواجهه با اضطراب تابآوری عاطفی بیشتری خواهند داشت.
۵. اجتناب از تقویت اجتناب!
طبیعی است که بخواهید کودک خود را از موقعیتهای اضطرابآور دور کنید و از او محافظت کنید، اما بدانید تقویت اجتناب میتواند ترسهای آنها را قویتر کند. اگر کودک شما از رفتن به مدرسه یا حضور در یک گروه بازی میترسد، ممکن است وسوسه شوید که اجازه دهید در خانه بماند یا از موقعیت اجتناب کند. اما این کار ممکن است به کودک شما بیاموزد که ترسهای آنها موجه است و اجتناب بهترین راه مقابله با اضطراب است.
در عوض، سعی کنید به آرامی کودک خود را تشویق کنید تا با ترسهای خود روبهرو شود و آنها را بپذیرد. اگر از فعالیت جدیدی میترسند، کار را به تدریج شروع کنید و او را کمکم با آن فعالیت مواجه کنید. اگر از یک موقعیت جدید (مانند رفتن به یک مهد کودک جدید) میترسد، پیش از موعد با او صحبت کنید، به او بگویید که چه چیزهایی در انتظار اوست. روتینها را تمرین کنید و به کودکتان اطمینان دهید که احساس ترس طبیعی است اما آنها در امان هستند و همواره و در هر شرایطی او را دوست خواهید داشت.
۶. اطمینان بخشی و آرامش دادن
گاهی اوقات ممکن است کودک شما نیاز داشته باشد تا به او اطمینان دهید که همه چیز خوب خواهد بود. این نیاز ممکن است به سادگی و به این صورت باشد که او را در آغوش بگیرید و بگویید: “من اینجا هستم و تو در امان هستی” یا با دادن یک حیوان عروسکی یا چیزی که کودک به آن دلبستگی دارد به او آرامش دهید. ارائه آرامش جسمی میتواند باعث احساس امنیت شود و اضطراب را کاهش دهد.
با این حال، مهم است که از اطمیناندهی زیاد نیز پرهیز کنید، زیرا این کار میتواند به صورت ناآگاهانه پیامی مبنی بر این بدهد که تمام ترسهای آنها غلبه پذیر است. در عوض، سعی کنید در کنار اینکه کودک را تشویق میکنید تا با ترسهای خود روبهرو شود و آنها را بپذیرد، کمک کنید کودک به آرامش برسد.
۷. مدلسازی آرامش و تنظیم عاطفی
کودکان از دیدن الگوهای خود یاد میگیرند. بنابراین یکی از قدرتمندترین کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که آرامش و تنظیم عاطفی خود را مدلسازی کنید. زمانی که شما با موقعیتهای استرسزا روبهرو میشوید، سعی کنید آرام بمانید و روشهای سالم مدیریت اضطراب را نشان دهید. برای مثال، میتوانید بگویید: “من الان احساس عصبانیت میکنم، اما میخواهم نفس عمیق بکشم تا آرام شوم.” این گفت و گو به کودک شما روشی ملموس از نحوه تنظیم احساسات را یاد میدهد.
۸. ارائه فضایی امن برای بیان احساسات
گاهی اوقات، کودکان فقط به یک مکان امن برای بیان احساسات خود نیاز دارند. این فضا میتواند از طریق زمان نقاشی کشیدن ، استفاده از کلمات برای صحبت کردن در مورد ترسهایشان یا صرفاً گذراندن زمان آرام با شما به وجود بیاید. آماده باشید و اجازه دهید کودکتان در زمانی که خودش آمادگی دارد احساسات خود را بیان کند. اگر فکر میکنید کودک احساس آمادگی برای صحبت در مورد اضطراب خود را ندارد، او را مجبور نکنید، فقط به او بگویید که هر زمانی که آماده صحبت کردن است، شما در دسترس هستید.
۹. کمک گرفتن از متخصص در صورت لزوم
در برخی موارد، اضطراب ممکن است شدیدتر و مداومتر باشد، به طوری که کودک شما نمیتواند به طور طبیعی در زندگی روزمره خود عمل کند و کارهایش را انجام دهد. اگر اضطراب کودک شما بر توانایی او برای رفتن به مدرسه، برقراری دوستی یا خوابیدن شبانه تأثیر بگذارد، ممکن است وقت آن رسیده باشد که از یک روانشناس کودک کمک بگیرید. حمایت حرفهای میتواند به شما در آموزش مدیریت اضطراب کودک کمک کند.
نتیجهگیری
آموزش مدیریت اضطراب به کودکان یک فرایند تدریجی است که نیاز به صبر، همدلی و ثبات دارد. نقش شما به عنوان والدین این است که یک محیط امن و پرورشدهنده فراهم کنید تا کودکتان احساس امنیت کند و بتواند احساسات خود را کاوش کند و با آنها رو به رو شود. با استفاده از پیشنهادات مطرح شده در این مقاله، شما میتوانید به کودک خود راههای سالم برای مدیریت اضطراب را آموزش دهید. راهکارهایی که در طول زندگی به آنها کمک خواهد کرد.
به خاطر داشته باشید، اشکالی ندارد که همهی پاسخها را ندانید. اضطراب بخشی طبیعی از روند رشد در دوران کودکی است، اما با حمایت و راهنمایی شما، کودک دلبندتان میتواند یاد بگیرد که به طور مؤثری این احساس را مدیریت کند و به فردی با عزت نفس و تابآوری عاطفی بالا تبدیل شود.
تهیه و تنظیم: زینب قاسم زاده
منابع:
اختلالات اضطرابی کودکان، مؤسسه ملی سلامت روان
مراقبت از کودک مضطرب، انجمن اضطراب و افسردگی ایالات متحده آمریکا
کتاب تربیت کودک برای مغزی یکپارچه، دنیل جی سیگنل