افسردگی در کودکان: نشانهها و عوامل
-
زیر شش ماه
-
1404/03/12
-
1 دقیقه
آوا دختری سهساله بود که همیشه پر از انرژی بود و دوست داشت با دوستانش بازی کند. یک روز صبح، وقتی از خواب بیدار شد، حس نمیکرد که مانند همیشه شاد باشد. حتی وقتی مادرش اسباببازیهای مورد علاقهاش را آورد، آریا به آنها نگاه کرد و هیچچیز نتواست او را خوشحال کند. او فقط نشسته بود و به دور دستها نگاه میکرد، مادر با نگرانی فکر کرد نکند آوا افسرده شده است ، اما این حقیقت دارد که کودکان هم به افسردگی دچار میشوند؟
گرچه افسردگی در کودکان پدیدهای نادر است، اما اختلالی است که وجود دارد و تا حدودی با سایر اختلالات رابطه دارد و بر کارکردهای روانی اجتماعی تاثیر منفی و بلند مدت میگذارد. از آنجا که نشانههای افسردگی در کودکان، متفاوت با نشانههای نوجوانان و بزرگسالان است، در تعداد کمتری از کودکان افسردگی تشخیص داده میشود. یکی از دلایل این است که در کودکان، خلق غمگین که در تشخیص افسردگی نقش مهمی دارد، بیشتر وقت ها دیده نمی شود. به بیان دیگر در پوشش مجموعهای از اختلالات دیگر قرار میگیرد.
افسردگی در کودکان چگونه تعریف میشود؟
افسردگی اصطلاحی است که مجموعهای از نشانههای خلقی، رفتاری و هیجانی را توصیف میکند. شاید جامعترین تعریف، تعریفی باشد که از نشانههایی که برای یک دوره افسردگی لازم است و در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان مشترک است، استفاده شود.
افسردگی در کودکان و نوجوانان یک مشکل جدی و رو به رشد است که میتواند به شدت بر رشد عاطفی، اجتماعی و تحصیلی آنها تاثیر بگذارد. در حالی که غم و اندوه در زندگی کودکان طبیعی است، افسردگی بسیار فراتر از یک احساس گذرای ناراحتی است. این اختلال، یک بیماری قابل درمان است و با تشخیص و مداخله به موقع، میتوان به کودک کمک کرد تا زندگی سالم و شادتری داشته باشد.
نشانه های افسردگی در کودکان چیست ؟
اختلالات افسردگی نشانههای مشترکی دارند، ازجمله: خلق غمگین، بیحال یا تحریک پذیر همراه با تغییرات جسمی و شناختی مرتبط. دیگر نشانه ها عبارتند از :
گریه مکرر و بی دلیل
– تحریک پذیری و قشقرق
– از دست دادن علاقه یا لذت
– تغییر در وزن یا اشتها
– مشکلات خواب
– بی قراری یا کندی حرکت
– احساس خستگی یا نداشتن انرژی
– احساس بی ارزشی یا گناه
– دشواری در تفکر، تمرکز یا تصمیم گیری
– افکار مربوط به مرگ و آرزوی مردن
این نشانهها باید پریشانی و اختلال قابل ملاحظهای در زندگی کودک ایجاد کند تا بتوانیم به تشخیص افسردگی درکودک برسیم. پس با دیدن یک یا دو نشانه و به صورت مقطعی و کوتاه مدت نباید برچسب افسردگی به کودک زد.
علتهای افسردگی در کودکان
در نتیجه مطالعات گستردهای که انجام شده است، عوامل متعددی به عنوان تعیین کننده افسردگی در کودکان، شناخته شده است. از جمله عوامل زیست شناختی، محیطی و خانوادگی.
-
عوامل زیست شناختی
افسردگی غیر از عوامل ژنتیک و وراثت به ساختار و کارکردهای مغزی هم مرتبط است. مشاهده دوقلوها و فرزندخواندهها و فرزندان مادران افسرده، تایید کننده تاثیر توارث در افسردگی کودکان است.
همچنین سیستم عصبی و هورمونی افراد مختلف، از علل تمایز افراد در ابتلا به افسردگی است. عملکرد نامناسب دستگاه عصب هورمونی شامل هیپوتالاموس، غده هیپوفیز و تیروئید، در افسردگی کودکان، نوجوانان و بزرگسالان، مهم و موثر است. در بررسی عوامل عصب هورمونی در کودکان، باید مراحل رشد را هم در نظر گرفت. که این امر با مشورت پزشک تحقق مییابد.
-
عوامل محیطی و خانوادگی
طبق شواهد در بعضی شرایط، احتمال اینکه کودک افسردگی را تجربه کند بیشتر است. تجربه متعدد رویدادهای منفی از جمله، استرسهای زندگی مانند طلاق والدین، مرگ عزیزان، مشکلات مدرسه، عدم مهارت در دوست یابی و نداشتن تعامل مثبت با همسالان، آزار و اذیت، سوء استفاده جسمی یا جنسی، با افسردگی در دوران کودکی مرتبط است.
در بافت خانواده، سبک فرزندپروری نامناسب، بی ثبات و منفی، کنترل گری و سرزنش گری، کمالگرایی والدین، طرد توسط والدین و مشکلات برقراری ارتباط با کودک و در کل تعارضات والد و کودک از عوامل زمینه ساز افسردگی کودکان هستند.
البته این عوامل لزوما مختص به افسردگی نیستند اما اهمیت آن در تشخیص و علت یابی اختلال افسردگی در کودک، مشخص میشود. از طرف دیگر این عوامل به تنهایی منجر به افسردگی نمیشوند، ولی در بروز و یا تشدید علائم افسردگی نقش مهمی ایفا میکنند.
لازم است به این نکته توجه کنیم که کودکان مختلف،با توجه به ویژگیهای ژنتیکی و خلقی متفاوت، تجربه متفاوتی از عوامل آسیبزا خواهند داشت. به بیان دیگر، برای همه کودکان این عوامل منجر به افسردگی نخواهد شد. یا در شدت و ضعف افسردگی تجربه متفاوتی خواهند داشت.
مطالعاتی که به افسردگی در کودکان و نوزادان پرداخته است، نشان میدهد که نشانههایی که نوزادان پریشان بروز میدهند، بسیار شبیه به نشانههای کودکان و بزرگسالان افسرده است. با این حال به این علت که کودکان در سنین پایین، قادر به بیان احساسات خود و تجارب درونی خود نیستند، تشخیص افسردگی در آنها دشوارتر است. در نتیجه برای تشخیص لازم است ترکیبی از منابع اطلاعاتی را به کار برد. مصاحبه با والدین در مورد سابقه خانوادگی و ژنتیکی، مصاحبه با والدین و مراقبین اصلی کودک، برای کسب اطلاع از شرایط خلقی و رفتاری کودک و نیز مشاهده کودک و تعامل والد- کودک، اطلاعات سودمندی ارائه خواهد کرد.
نتیجه گیری
دانستیم که افسردگی در کودکان یک بیماری قابل درمان است. ویژگیهای ژنتیکی و تجارب نامطلوب اولیه، میتواند آسیب پذیری کودک را تحت تأثير قرار دهد. با تشخیص به موقع و مداخله مناسب، میتوان به کودک کمک کرد تا زندگی سالم و شادتری داشته باشد.
نقش والدین در این فرآیند بسیار حیاتی است. ممکن است والدین در تشخیص جدی بودن مشکلات خلقی کودک خود، موفق نباشند و از طرفی ممکن است آنها را بیش از حد جدی تلقی کنند. با دانستن علائم و نشانههای افسردگی در کودکان، و توجه به ویژگیهای کودک خود و تغییرات خلقی او، میتوانید طی اقدام سنجیده و به موقع، به حل مشکل او کمک کنید و با عبور ازاین مساله، پیوند و دلبستگی میان خود و کودک دلبندتان را افزایش دهید.
به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید و منابع زیادی برای حمایت از شما و کودک شما در دسترس است. با مراجعه به متخصصین سلامت روان، میتوانید اطلاعات دقیقتر و راهنماییهای تخصصی دریافت کنید. اگر فکر میکنید کودک شما ممکن است افسرده باشد، درنگ نکنید و به دنبال کمک حرفهای باشید. سلامت روان کودک شما ارزشمندترین دارایی شماست.
تهیه و تنظیم: زهرا موسوی
منابع: